مي دونم برات عجيب بود اون همه اسرار و خواهش


|@\/£ $tΘΓΨ قصه عشق

مي دونم برات عجيب بود اون همه اسرار و خواهش


اون همه خواستن دستات بدون حتي نوازش


مي دونم که خنده داري، واسه تو گريه يه درده


گذشتی از من رفتی، اما من خواستم که برگردم


چاره جز اين نداشتم اخه خون شده بودی تو رگهام


مي مردم اگه نباشي اخه بي تو من بد جوري تنهام می شدم


مي دونم يه روز مي فهمي روزي که دنيا رو گشتي


من چه جوري تو رو خواستم تو چه جور ازم گذشتي



نظرات شما عزیزان:

love/./././.
ساعت15:02---15 مهر 1391
سلام وب عالی است عاللللللللی است من شمارو لینک کردم منو با کبوتری د تاریکی لینک کنید ............مرسی........................................ ......عسیس.............................................. ............................................................ ......................................

عباس
ساعت8:22---6 مهر 1391
سلام دوست عزيز وبلاگ خوبي داري،يه سري هم به وب من بزن اگه دوست داشتي باهم تبادل لينک کنيم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 6 مهر 1391برچسب:برات عجيب ,ساعت 2:56 توسط Ali| |


Power By: LoxBlog.Com

 

loveclosed